کـفــشـــداری 11

آخرین نظرات
نویسندگان

پل میزنم ز هیئت به باب الجوادتان

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۹ ق.ظ


حالا که راه و رسم تورا نیستم بلد

حالا که دستم به ضریحت نمیرسد

حالا که هیچ کس به گدا سر نمیزند

پس مرحمت کنید حرم را بیاورید

روزی چشم ترم را بیاورید


خشکیده چشم من نم باران کجاست پس!؟

چشم رئوف حضرت سلطان کجاست پس!؟

دل بیقرار شد شاه خراسان کجاست پس!؟

باید به کی بگویم و از کی بخواهمت

آقا به جان مادرتان دوست دارمت


شبها هزار آه کشیدم به یادتان

پل میزنم ز هیئت به باب الجوادتان

گفتی بمن که میرسم آخر به دادتان 

ای داد ای هوار به روحم جلا بده

جانم به لب رسیده به من کربلا بده


بس که رواق های تو دارای پنجره ست

در لابه لای روزنه هر پنجره گره ست

در ذهن من کرامتتان پر زخاطره ست

فولاد ، در حیاط شما نرم میشود

دل با نسیم عفو شما گرم میشود
۹۲/۰۵/۱۵
سید علمدار حسینی

شعر

نظرات  (۴)

خیــــــــــــــلی قشنگ بود
خیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــلی :(


پاسخ:
سلام لطف امام رضـا ع است که چنین شده.

ممنون از اینکه نظرتون رو گذاشتید.
سلام آپ نکردید ؟؟؟
فک کنم زیاد تو وبتون نیستن نه؟!!
من تاحالا هیج جا ندیدمتون بیان تو جمع بچه های بلاگ بذارین وبلاگتونو بشناسن :)
پاسخ:
سلام


لازم به این حرفا نیست.

خود ارباب کسی رو بخواد خود ارباب میارش برای بازدید.
سلام خیلی عالی..........

من تا چن روز دیگه میرم حرم


پاسخ:
سلام
التماس دعا
۱۰ شهریور ۹۲ ، ۱۴:۳۳ سعیده (ماندگار)
سلام...

پستاتون واقعا زیبا هستن..

آدم هوایی میشه سید...
پاسخ:
سلام

خود حضرت اینطوری میخواد

التماس دعا

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی