خون خوبان همه فدای حسین
جان به قربان بچه های حسین
خوش به احوال هفت پشت کسی
که شده نوکر و گدای حسین
آنکس که مدام ذکر او را برلب داشت
در دلش تاب و تب ضامن آهو داشت
بنده ی او شد و دلش در بند بند دلش یا ضامن آهو یاهو شد
دلش روز و شب بی قرار دلبر بود، آه، حسرت، غم و اندوه...
بی نــوا بـــود...
گذشـــــت...
مشهد ورودی حرم مستی شروع شد...
اذن دخول خواند و از آقا اجازه گرفت
به اذن خدا و به اذن ملائکه دم گرفت
تمام نگاهش را حرم، گنبد طلا گرفت
بغضش گرفت و خیلی دلش را که غم گرفت.
نگاهش را سنگ فرش های حرم گرفت
حٌسن تو به وصل آرزومندم کرد
سودای محبتــــ تو در بندم کرد
خاکم بــه سر آبرو ندارم امـــا
همسایگی تــــو آبرومندم کـــرد
شهادت مظلومانه ی امیرالمومنین (علی ع)
را به تمام شیعیان تسلیت عرض می کنم.
به خادمان حرم حسودیم میشود
محسن همت/گفتو گو با بازیگری که شاداب و سر حال است
واتفاقأ علایق مذهبی قوی و محکم هم دارد و به شدت مردمی است، خیلی دوست داشتنی است.
مهران رجبی علایق دینی اش، از جمله اردت به امام هشتم را علنی نشانی می دهد و با لبخندی که مثل همیشه بر لب دارد،
دلش برای امام رضا(ع) تنگ می شودوباهمان بغض می گوید:
الان دلم هوای آقا امام رضا (ع)را کرده، در وسط همین
گفت و گو و در حالی که من در خیابان های شلوغ و ملهتب تهران دارم قدم می زنم
هوا رو به خنکی می رفت و از شدت گرما کاسته شده بود.
صحن قدس مملو از جمعیت بود.
در گوشه ای از صحن مادری روی زمین نشسته بود و قرآن می خواند.
اهل لاهیجان بود.
با خانواده خودش را به حرم مهربانی رسانده بود.
کنارش که نشستم، لبخندی زد.
خواستم سلام کنم که شکلاتی رو به سمتم گرفت و گفت:
سلام...
دروغ مورغ نیس میون ما باهم
الان به عنوان مثال چند روز تو نخ کفترایوم
بچه محله ی امام رضایوم