بی لطف چشمهای تو بر باد می رویم
اینجا خراب آمده، آباد میرویم
شاگرد جزء بوده و از محضرت چنان
ما کسب فیض کرده که استاد می رویم
ما اسر کن که در این صورت است که
زنجیر پاره کرده و آزاد می رویم
آسان بگیر بر همه، سختش نکن که ما
بی نسخه ی تو با مرض حاد می رویم
ما آهوان بیشه ی عشقیم و از قدیم
با پای خود به خانه ی صیاد می رویم
در ها که قفل شد همکی از پی کلید
باهم کنار پنجره فولاد می رویم
درس وفا گرفته دل ما، گمان مبر
حالا که یار حاجت ما داد می رویم
اکنون ببین به یاد تو هستیم پس بیا
آن موقعی که ما همه از یاد می رویم
آقا مسیری بعدی ما کربلا شده
داریم از صحن گوهرشاد می رویم
سلام به تموم نوکرای خوب امام رضا ع
نوکرا و خادما حلالم کنید....
چند وقتی بود دلتنگ اذان حرم کرب بلا بودم.
به عنایت خاص خود حضرت و امام حسین ع حاجتم داده شد....
از همه نوکرا و خادما حلالیت میخوام.حلال کنید اگه کم کاری کردم.
امام رضـــا حلال کن آقــا....
شهادت مظلومانه ی امیرالمومنین (علی ع)
را به تمام شیعیان تسلیت عرض می کنم.
به خادمان حرم حسودیم میشود
محسن همت/گفتو گو با بازیگری که شاداب و سر حال است
واتفاقأ علایق مذهبی قوی و محکم هم دارد و به شدت مردمی است، خیلی دوست داشتنی است.
مهران رجبی علایق دینی اش، از جمله اردت به امام هشتم را علنی نشانی می دهد و با لبخندی که مثل همیشه بر لب دارد،
دلش برای امام رضا(ع) تنگ می شودوباهمان بغض می گوید:
الان دلم هوای آقا امام رضا (ع)را کرده، در وسط همین
گفت و گو و در حالی که من در خیابان های شلوغ و ملهتب تهران دارم قدم می زنم
هوا رو به خنکی می رفت و از شدت گرما کاسته شده بود.
صحن قدس مملو از جمعیت بود.
در گوشه ای از صحن مادری روی زمین نشسته بود و قرآن می خواند.
اهل لاهیجان بود.
با خانواده خودش را به حرم مهربانی رسانده بود.
کنارش که نشستم، لبخندی زد.
خواستم سلام کنم که شکلاتی رو به سمتم گرفت و گفت:
سلام...
عمریه دارم میگم جیره خورتم امام رضـا ع
حالا که وقتش شده نمیخوای دعوتم کنی؟